روزی خیانت به عشق گفت: دیدی؟ من بر تو پیروز شده ام
عشق پاسخی نداد، خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد، ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید…
خیانت با عصبانیت گفت: چرا جوابی نمی دهی؟سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت: انقدر بار
شکست برایت سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟عشق به آرامی پاسخ داد: تو
پیروز نشده ای خیانت گفت: مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای
من به خیانت وا داشته ام؟
عشق گفت: آنان که عاشق خطابشان می کنی بویی از من نبرده اند
چرا که عاشقان هرگز مغلوب عشق نمی شوند…